وبلاگ رسمی حوزه علمیه قائمیه بندر انزلی

اللهم عجل لولیک الفرج

۵ مطلب با موضوع «مقالات» ثبت شده است

در ادارات با یکدیگر هم پیمان شده ایم که اسرار یکدیگر را در اَخّاذی و رشوه خواری فاش نکنیم.
 ما این گونه زندگی را می خواهیم.
 گویا از راه درست ممکن نیست برویم، که از راه نادرست می رویم!
 با هم خوب نیستیم و به حقوق یکدیگر تعدّی می کنیم، بعد هم اعتراض می کنیم و می گوییم:
 اسلام برای اداره ی جامعه ناقص است!
در حقیقت اسلام را کنار می گذاریم، بعد اعتراض می کنیم و می گوییم:
 اسلام ناقص است و نمی تواند ما را اداره کند، نه این که اسلام را حفظ و از آن متابعت کنیم.

در محضر بهجت ج3 ص 274
 

  • یک طلبه

فرق بین تقیه و نفاق

یک طلبه | يكشنبه, ۸ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۵۰ ب.ظ | ۰ نظر

سوال: فرق بین نفاق و تقیه چیست در حالی که هر دو آن ها شخص اعتقادات خود را مخفی و تظاهر به اعتقادات طرف مقابل است؟
#شبهات_اعتقادی
#تقیه

  • یک طلبه

اشکالی که به روش تفسیری علامه در المیزان وارد می کنند این است که وی برای روایات در تفسیر نقش چندانی قائل نمی باشد و روایات را در حاشیه تفسیر قرار میدهد نه در اصل در واقع کسانی که چنین اشکالی مطرح میکنند درک درستی از روش علامه ندارند.

اگر کسی با کتاب المیزان روبرو شده باشد و با روایات انس و الفت داشته باشد می فهمد که ایشان در ابتداء ذهن خود را با روایات ساخته و سپس این گونه عمل میکند که آیات را مطابق با روایات تفسیر میکند، و سعی می نماید که مقتضای روایات اهلبیت علیهم السلام را با استفاده از سیاق و قرائن و آیات دیگر اثبات نماید مثلا در باب شجره ملعونه سعی کرده که نظر شیعه را از خود آیات و ادله عقلیه ثابت نماید که این هنر علامه است علی الخصوص که ایشان قبل از المیزان تفسیر روایی البیان را نوشته و شاید برای جهانی شدن کلام اهلبیت آن را رها و به نوشتن المیزان با این روش پرداخته است. علاوه بر این شاهد مدعای ما کلام خود علامه است که میفرماید: « پس آنچه در باب تفسیر سفارش شده این است که مردم قرآن را از طریقه خودش تفسیر کنند، و آن تفسیرى که از آن نهى شده تفسیر از غیر طریق است ، و این نیز روشن شد که طریقه صحیح تفسیر این است که براى روشن شدن معناى یک آیه ، از آیات دیگر استمداد شود، و این کار را تنها کسى مى تواند بکند که در اثر ممارست در روایات وارده از رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله ) و از ائمه اهل بیت (علیهم السلام )، استاد حدیث شده ، و از این ناحیه ذوقى بدست آورد، چنین کسى مى تواند دست به کار تفسیر بزند (و خدا راهنما است ).»1

 

1- ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج3، ص135                                                                                                                                                     

  • یک طلبه

پژوهشی در معنی لغوی نبی

یک طلبه | چهارشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۷، ۰۲:۲۴ ب.ظ | ۰ نظر

در معنی نبی دو احتمال وجود دارد یکی اینکه از نبو النبوَة و النباوة باشد که به معنی ارتفاع و بالا رفتن است.(1) علت این اطلاق این است که مقام و منزلت و شرافت او از سایر مخلوقات بالاتر است، دلیل این عده که قائل به معنای رفعت برای نبی شدند روایتی است که در الفائق زمخشری نقل شده که:قیل له صلّی الله علیه و آله و سلّم یا نبیء الله فقال: لا تنبر باسمی فانما انا نبیَّ الله یعنی:(به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کردند یا نبیء الله ایشان فرمودند ما جماعت قریش هستیم نام مرا همزه نده و روایت شده که مردی ایشان را نبیء الله صدا زد ایشان فرمودمن فقط نبیّ الله هستم نه نبیء الله.)(2) و همچنین روایت شده در تفسیر تبیان شیخ طوسی رضوان الله تعالی علیه که: بعضهم قال یا نبیء الله فقال لستُ بنیء الله و لکنّی نبیّ الله. شیخ این روایت را تضعیف میکند و قرینه ای برای این تضعیف می آورد که در مدح رسول خدا گفته شده یا خاتم النباء و انکاری صورت نگرفته.(3) در هر حال دلالت این حدیث نمی تواند برای این باشد، زیرا عده ای از مغرضین از کلام یا نبیءالله اراده(خارج من المکه الی المدینه را میکردند(زیرا از معانی آن خارج من الارض الی الارض میباشد به علت شباهتی که با خبر از جهت خارج شدن از جایی به جایی دارد.(4))برای جلوگیری از سوءاستفاده آنان این امر واقع شده، بنابراین با فرض پذیرفتن این روایات این دلیل برای این معنی صالح نیست. دلیل دیگر آنان این است که در قرآن کریم سوره مبارکه مریم آیه 57 آمده: «و آذکر فی الکتاب ادریساً انّه کان صدیقاً و نبیّاً * و رفعناه مکاناً علیاً» و از این آیه شریفه برداشت کرده اند که نبی دلالت بر رفعت می کند.

  • یک طلبه

نمى ‏توان انکار کرد که قیام امام حسین علیه السلام در عاشورا و کربلا، درست در راستاى احیاء دین‏ و اسلام و قرآن بود، چرا که حکّام بن ى‏امیّه اساس اسلام را به خطر افکنده بودند، و قیام امام حسین علیه السلام پرده از کار آنها برداشت، و جلو خطر را گرفت.[1]در این بین یاران آن حضرت به جرم دین‏دارى‏ و عشق و ارادت به اهل‏بیت پیامبر صلى الله علیه و آله به قتل رسیدند.[2]

در این میان امام حسین(علیه السلام) که هدایت همه جانبه را در امر دین‏ و دنیا بر عهده دارد[3] به نحوی شهادت عبّاس‏ بن على علیه السلام پرچمدار لشکر امام حسین علیه السلام‏[4]  که یکی از نمادهای بارز دینداری بود برای آن حضرت آنچنان سنگین بود که  فرمود: «الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی؛ اینک کمرم شکست و راه چاره بر من محدود شد[5]

  • یک طلبه